گل نرگس

اى دل! بشارت مى ‏دهم،خوش روزگارى مى ‏رسد.....

گل نرگس

اى دل! بشارت مى ‏دهم،خوش روزگارى مى ‏رسد.....

همه ما گاهی نیاز به چیزایی داریم که با اونا از عالم مادی دنیا جدا بشیم و در دنیای معنویات و خواسته هایی که در حسرت اونا هستیم چرخی بزنیم.این اتفاق گاهی با یک جمله گاهی با یک شعر و گاهی با دلنوشته هایی که از عمق احساسات هرکدوم از ما نشأت می گیره رخ میده. گاهی بعضی جاها همه وجودمون سرشار از احساساتی میشه که میگیم کاش تموم نشه اما میشه. گاهی....
توی این وبلاگ فارغ از اینکه کی هستیم و چه کاره ایم سعی شده از دنیای مادی دنیا جداشیم و قدری با احساسات و معنویات سرگرم باشیم.

بایگانی
آخرین مطالب

گل نرگس

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۲ ق.ظ
سلام  عاشقای مهدی فاطمه (عج)
عیدتون مبارک
یه مطلب راجع به وظایف منتظران پیدا کردم براتون گذاشتم .
ایشاا... هممون عامل باشیم و زمینه ساز ظهور آقا بشیم.
دعا کنید هممون عاقبت بخیر بشیم به حق این روز فرخنده

طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبری

جگرم آب شد و از تو نیامد خبری.

عاشقانی که مدام از فرجت می گفتند

عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۲
shab-e-tar

وظایف منتظران

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۵۶ ق.ظ

در روایات، برای انتظار فرج، ثواب‌های زیادی، بیان شده است.

اگر منتظران با وظایف خود آشنا نباشند و به آن عمل نکنند، تاریخ تکرار خواهد شد و همان گونه که در زمان امام حسین ـ علیه السّلام ـ ، شیعیان فراوانی وجود داشتند، لیکن از میان آنها، تنها 72 نفر به وظیفه‌ی خود عمل کردند و لذا امام حسین ـ علیه السّلام ـ تنها ماند و آن چه نمی‌بایست اتفاق بیفتد، اتفاق افتاد، در زمان غیبت هم، چنانچه شیعیان به وظایف خود عمل نکنند، امام زمانشان تنها خواهد ماند و ظهورش به تأخیر خواهد افتاد.

در اینجا پاره‌ای از وظایف شیعه در دوران غیبت را بر شمرده و به توضیح برخی از آنها می‌پردازیم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۶
shab-e-tar

زندگینامه گل نرگس

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۵۴ ق.ظ

زندگی نامه امام زمان (عج)


پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مهدی از فرزندان من است، نامش نام من(محمد) و کنیه اش کنیه من (ابوالقاسم) می‌باشد، ‌در صورت و سیرت از همه کس به من شبیه تر است. برای او غیبتی است که در آن مردم دچار حیرت می‌گردند و بسیاری از دسته‌ها و گروههای مردم، گمراه میشوند، آنگاه مانند ستاره تابانی از پرده غیبت بدر آید و زمین را پر از عدل و داد کند آن چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد. 

(بحارالانوار/ ج 51، ص 17، ح 13، به نقل از کمال الدین.

 


 ولادت امام زمان

نام پدر ومادر امام زمان (عج) 
مقام ومنصب 
نقش انگشتری 
تاریخ ولادت 
اختلاف عقیده در تاریخ ولادت
سال ولادت
مدت عمر شریف امام زمان (عج)
سال به امامت رسیدن وسن ایشان درآن هنگام
چگونگی ولادت امام مهدی (عج)

نام پدر ومادر امام زمان (ع):
نام پدر این بزرگوار امام حسن عسکری (ع) پیشوای یازدهم ونام مادر گرامیشان نرجس خاتون (س) میباشدکه ایشان بنا برروایات یک شاهزاده رومی بودند ودرخواب با امام حسن عسکری (ع) آشنا شده ومسلمان میشوند . امام زمان تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)میباشد (به زندگینامه امام حسن عسکری (ع) وهمسرشان نرجس خاتون (س) مراجعه شود)

مقام ومنصب :
ایشان معصوم چهاردهم و امام دوازدهم شیعیان هستند

تاریخ ولادت :
یک سال و یک ماه پس از ازدواج امام حسن عسکری (ع) و نرجس خاتون امام زمان به دنیا می آیند حضرت ولی عصر (ع) بنا بربیشترین روایت روز جمعه نیمه شعبان 255 هجری قمری متولد شده اند(3) 
جالب است بدانیم او پیش از آفتاب چشم به این جهان گشود، تا همیشه آفتاب را پشت سر قرار دهد
شب این میلاد خجسته را «شب برات» ‌و «شب مبارک» و «شب رحمت» خوانند. شیخ صدوق درکمال الدین نقل میکند نرجس خاتون روزی مشاهده میکند که نوری وارد بدن اومیشود وبه امام حسن عسکری موضوع راگزارش میکند وامام اورا نوید به بارداری امام زمان میدهد ومیفرماید : پسری می آوری که نامش محمد است وپس از من ،جانشین من خواهد بود.
نرجس ،عروس فاطمه ،شد مادر صاحب زمان درمهد نور ،مهدی ظهور آیینه حق شدعیان 
پس میلادش روزجمعه نیمه شعبان 255 هجری است چون پدرش وفات کرد او5 ساله بود ومشهوربین علماء نیزهمین تاریخ است وکسی در این جهت اعتراضی نکرده مگر کلینی در کافی وصدوق درکمال الدین و شیخ طوسی در الغیبه که این سه بزرگوار یک مرتبه سال 255 وباردیگر 256 نوشته انداما هرسه بیشتر سال 255 هجری راقبول دارندبرای ولادت ایشان تاریخهای دیگری هم ذکر شده 
علت اینکه درتاریخ تولد ایشان عده ای اختلاف دارند ممکن است به دلیل پنهان نگه داشتن تولد آن امام بوده باشد بنابر این اصل ولادت مهدی جزء مسلّمات تاریخ است و در این تاریخ بین علما و محدثان و علمای فریقین هیچگونه اختلافی نیست.
شهید اول درکتاب دروس از امام جعفر صادق روایت کرده که آن حضرت فرموده اند : درشبی که قائم آل محمد (ع) متولد گردد هرمولودی متولد شود باایمان است واگردرزمین شرک متولد گردد ،خداوند به برکت وجود امام ،اورا به سرزمین ایمان منتقل خواهد کرد 
پس بنابرمبنای مشهور حضرت پس از شهادت جدگرامیش ،امام هادی (ع) حدود یکسال بعد ،متولد شده است یعنی حدود یکماه از حکومت مهتدی عباسی گذشته ،زیرا مهتدی یک شب به آخرماه رجب مانده به حکومت رسید وتولد امام (ع) نیمه شعبان است 

مدت عمر شریف امام زمان (ع):
از سال 255 تا کنون 

سال به امامت رسیدن وسن ایشان درآن هنگام :
سال به امامت رسیدن 260 هجری وسن شریفشان درآن هنگام 5 سال است

 

دوران زندگی

1 ـ از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

2 ـ غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

3 ـ دوره غیبت کبری: این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

4 ـ دوره حکومت: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.
 

تاریخ و سبب شهادت :

امام زمان(عج) هم اکنون زنده است و به خواست خداى متعال تا زمانى که قیام کند و جهان را از عدالت بهره‏مند سازد، زنده‏خواهد بود. سپس چند سال حاکم على‏الاطلاق روى زمین خواهد گردید که مدت آن، در روایات، به طور مختلف، هفت، هشت، نه، ده و نوزده سال تعیین شده است که هر سال آن برابر با ده سال فعلىِ ما است. بنابراین اگر حکومتش هفت سال باشد، برابر با هفتاد سال ما خواهد بود.

پس از شهادت آن حضرت، به مدت چهل روز هرج و مرج وفتنه و فساد درجهان حاکم میگردد و سپس عمر این جهان به پایان مى‏رسد و عالم قیامت آغاز می‏گردد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۴
shab-e-tar

یا مهدی "گل نرگس"

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۵ ق.ظ

یا مهدی...

من به چشم هایم صبوری آموخته ام…سالهاست!

تو اما می شود

گام هایت را کمی تندتر…؟؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۱۵
shab-e-tar

تشرف یافتگان "گل نرگس"

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۶ ق.ظ

علامه حلی در شب جمعه‏ای تنها به زیارت امام حسین علیه‏السلام می‏رفت. سواره بود و شلاقی در دستش. اتفاقاً در راه عربی که پیاده به سمت کربلا می‏رفت، با او همراه شد. بین راه مرد عرب مسئله‏ای را مطرح کرد. علامه حلی خیلی زود فهمید مرد عرب بسیار با اطلاع و عالم است. چند سوال کرد تا بفهمد مرد عرب چه عیار علمی‏ای دارد. او هم همه را جواب داد. علامه از علم مرد عرب به وجد آمده بو، جواب تمام مشکلات علمی‏اش را یکی یکی می‏گرفت.

در بین سوال و جواب‏ها نظرشان متفاوت شد. علامه فتوای عرب را قبول نکرد و گفت: این فتوا بر خلاف اصل و قاعده است و روایتی برای استناد ندارد. مرد عرب گفت: دلیل این حکم که من گفتم، حدیثی است که شیخ طوسی در کتاب تهذیب نوشته است. علامه گفت: این حدیث را در تهدیب ندیده‏ام. مرد گفت: در آن نسخه‏ای که تو از تهذیب داری از ابتدا بشمارد، در فلان صفحه و فلان سطر پیدا می‏کنی.

علامه از شدت علم و دانستن غیب شک برد که شاید همراهش امام زمان (عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف) است. ناگاه شلاق از دستش افتاد. مرد عرب خم شد تا شلاق را بردارد. علامه گفت: به نظر شما ملاقات با امام زمان (عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف) امکان دارد؟ مرد عرب شلاق علامه را در دستش گذاشت و گفت: چطور نمی‏شود در حالی که دستش در دستان توست. علامه از بالای مرکبش پایین افتاد و پای امام را بوسید و از شوق زیاد بیهوش شد. به هوش که آمد، هیچ کس در آنجا نبود. ناراحت شد و افسرده. 

وقتی به خانه برگشت، کتاب تهذیبش را برداشت. به صفحه‏ای که امام گفته بود نگریست و حدیث را دید. کنار حدیث و در حاشیه کتاب نوشت: این حدیثی است که مولای من صاحب‏الامر من را به آن خبر دادند


حاج آقا دکتر محمدی به بیان خاطره‌ای به نقل از حاج آقا «صدیقی» (سخنران معروف و از شاگردان آیت‌اله بهاءالدین) پرداخت و گفت:«صدیقی به حضرت آیت‌اله بهاءالدین گفت ، آقای من سفر حج را در پیش دارم شما سفارشی ، دعایی ، درخواستی ندارید و آقای بهاءالدین فرمودند: من یک دعایی دارم ؛ در کوچه بنی‌هاشم همان جایی که مادرم حضرت فاطمه را سیلی زدند شما بروید و از خدا بخواهید که دعای من مستجاب شود ، همین. و من به مدینه رفتم . اما سفارش آقا را فراموش کردم و در مکه بودم که یادم آمد آقا سفارش دعا داشته‌اند دوباره به مدینه برگشتم و دعا کردم که خدایا دعای آقای بهاءالدین مستجاب شود (از این مساله فقط خود خبر داشتم) وقتی به قم آمدم و خدمت آقا شرفیاب شدم آقا فرمودند ، حالا دیگر سفارش من را در مدینه فراموش می‌کنی و به مکه می‌روی و برمی‌گردی...!
من هم عذر خواستم و حسابی شرمنده شدم و بعد به آقا گفتم ، آقا دعایتان مستجاب شد . گفتند: بله ، خدا را شکر دعای من مستجاب شد.
بعد گفتم آقا لطف بفرمایید که اگر مانعی ندارد مضمون دعایی که داشتید را بیان کنید ، آقا نپذیرفتند و من خیلی سماجت کردم و بالاخره آقا فرمودند : من دعایی کردم که آیت‌اله خامنه‌ای خدمت حضرت امام زمان(عج) برسند که خدا را شکر این دعا مستجاب شد و آقا سیدعلی آقا خدمت ولی عصر رسیدند.»



پسر مهزیار نقل می‌کند که پس از توسلات عدیده‌ای در یک سفر در جستجوی آن وجود مقدس به مکه مشرف می‌شود، شبی در مسجدالحرام مقابل درب کعبه شخص وارسته‌ای را می‌بیند که پس از سلام و معرفی خود، به این‌که از سوی حضرت مأمور بردن پسر مهزیار به جهت پابوسی حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- است، از پسر مهزیار می‌پرسد: چه چیزی را طلب می‌کنی ای ابالحسن؟

گفتم: امامی که محجوب و مخفی از عالم است.

گفت: او از شما پوشیده و مخفی نیست و لکن اعمال بد شما او را از شما پوشانده و مخفی ساخته است.

وقتی آن شخص پس از مقدماتی، عتی بن مهزیار را خدمت حضرت صاحب الامر -عجل الله تعالی فرجه الشریف- می‌برد حضرت در قسمتی از سخنانشان خطاب به او می‌فرماید: ای ابوالحسن شب و روز توقع و انتظار آمدن تو را داشتم، چه چیز آمدنت را نزد ما تأخیر انداخت؟

پسر مهزیار در جواب می‌گوید: ای آقای من تا الان کسی را نیافته بودم که مرا راهنمایی کند.

حضرت فرمودند: کسی را نیافتی که راهنمائیت کند؟!

آنگاه با انگشتان مبارکشان بر روی زمین فشار دادند و سپس فرمودند: و لکن شما اموالتان را زیاد نمودید، ضعفاء مؤمنین را دچار حیرت ساختید و بین خود قطع رحم نمودید پس الان برای شما چه عذری مانده است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۶
shab-e-tar

گل نرگس

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۴ ق.ظ

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
نیست دیگر بخرابات خرابی چون من
باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد
حال آن خسته چه باشد که طبیبش بزند
زخم و بر زخم نمک پاشد و مرهم ببرد
پاکبازی که تو خواهی نفسی بنوازیش
نه عجب باشد اگر صرفه ز عالم ببرد
آنکه بر دامن احسان تواش دسترسی است
بدهان خاکش اگر نام ز حاتم ببرد
زنگ چل سالهء آئینهء ما گرچه بسی است
آتشی همدم ما کن که به یکدم ببرد
رنج عمری همه هیچ است اگر وقت سفر
رخ نماید که مرا با دل خرم ببرد
من ندانم چه نیازی است تو را با همه قدر
که غمت دل ز پریزاده و آدم ببرد
جان فدای دل دیوانه که هر شب بر تست
کاش جاوید بدان کوی مرا هم ببرد
من ننالم ز تو، لیکن نه سزا هست کسی
درد با خود ز در عیسی مریم ببرد
ذکر من نام دلارای حبیب است عماد
نیست غم دوست اگر نام مرا کم ببرد
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۴۴
shab-e-tar

آخرین امید

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۳ ب.ظ



 

 اى آخرین امید ! در شام وسط چینتار ما
اى روشناى عشق ! اى غمگسار ما !
داغم به سینه ماند ، در انتظار تو
از رهگذار شوق ، این یادگار ما
تا روز واپسین ، مى ماند اى نسیم !
بر جاده ظهور ، چشم مزار ما
روزى که مى رسى ، میبینى اى عزیز !
خون گریه هاى شوق ، بر رهگذار ما
شاعر: رضائى نیا، برگرفته شده از کتاب انتظار بهار و باران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۳
shab-e-tar

مفهوم شناسی

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۸ ب.ظ

نرگس

رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست

نهد به پای قدح هر که شش درم دارد «حافظ»

از آنجاییکه در شیراز و استان فارس،نرگس ها در فصل پاییز و آغاز زمستان در می آیند و نرگسزارهای زیبایی که دل و هوش از انسان را می ربایند در این فصل به زیبایی نمایان می شوند چه خوب است نگاهی داشته باشیم بر روی گل نرگس که هزاره هاست نامیست برای بانوان ایرانی، نامی که در غزل های رند شیراز بارها آمده است و اینکه ببینیم گل نرگس در فرهنگ و آیین کهن ما بسیار متفاوت تر از مفاهیم و مضامینیست که در غرب و فلسفه ی یونانی مشاهده می شود.

گل نرگس یا نارسیس Narcissus در استوره یونانی نام جوانی بوده که با دیدن عکس خود در آب شیفته خود می شود و برای در آغوش کشیدن خود به درون آب می جهد و جان می سپارد و از آنجاست که در غرب نماد خود شیفتگی و نام نوعی بیماری روانیست که به انسان های خود شیفته داده می شود. اما از آنجاییکه این گل از ایران به اروپا رفته است و نوع ایرانی آن بسیار خوشبو و ظریف است می توان برای آن تاریخچه ای بس دراز و کهن آورد.
 در فرهنگ و آیین کهن ایران گل نرگس نماد ایزد ماه است و همانگونه که آگاهید نیاکان ما، ماه را چشم آسمان در شب می دانستند و چشم نشان دهنده ی خرد و بینش است و همچنین ماه نخستین تخمی است که جانوران و گیاهان از آن پدید می آیند.از همینجاست که در تمامی چکامه های شاعران پارسی گوی ما نرگس به معنا و مفهوم چشم آمده است و البته چشم مست و خمار و تب آلود که نشان دهنده ی مستی ژرفیست. که مستی را می پراکند مانند چشمان ساقی و چشمان دلبری شهرآشوب که نیاز به سخن گفتن ندارد بلکه با یک نگاه تمام اسرار در وجود آنکه نیازمند دانستن حقایق نهان است می ریزد و مستی و فرزانگی را هر دو و با هم یکجا در جان عاشق می افشاند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۸
shab-e-tar